اینجا کربلاست

اینجا کربلاست
پیام های کوتاه
کلمات کلیدی
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

۲۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است


امام علی علیه السلام:
 ‏چقدر بین دو عمل، فاصله دور است! عملى که لذتش مى رود و کیفر آن مى ماند، و عملى که رنج آن مى گذرد و پاداش آن ماندگار است.

  • رضا نودهی
غم که مى اید
یعنى خدارا از دل رانده ایم
  • رضا نودهی

همه را صدا زدم جز خدا

هیچ کس جوابم را نداد جز خدا 

  • رضا نودهی

خـــــــــدا گفت : او را به جهنم ببریـــــــــــ­ ­د


برگشت و نگاهی به خـــــــدا کــرد


خــــــدا گفت : صبــــــــر کنید ؛ او را به بهشت ببریـــــــــــ­ ­دفرشتگان

ســـــــــؤال کردند : چــــــــــــرا


جــــواب آمـــــــــــد


چــــــــون او هنوز به من امیدوار است .

 

  • رضا نودهی

نگران نباش

بی حجاب ها هم روزی باحجاب می شوند 

اما 

در قبر 

که دیگر دیر است ...

  • رضا نودهی
قله ای که چند بار فتح شود؛

بی شک روزی تفریحگاه عمومی میشود!

مواظب دلت باش!…

 
  • رضا نودهی


حاجی صدای منو میشنوید 

همت همت مجنون 

مجنون جان به گوشم

حاج همت اوضاع خیلی خرابه برادر 

محاصره تنگ تر شده ...

اسیرامون خیلی زیاد شدند اخوی....

خواهرا و برادرا را دارند قیچی می کنند ....

اینجا شیاطین مدام شیمیایی می زنند....

خیلی برادر به بچه ها تذکر می دیم ولی انگار دیگه اثری نداره ...

عامل خفه کننده دیگه بوی گیاه نمی ده، بوی گناه می ده ...

همــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت جان

فکر نمی کنم حتی هنوز نیمه ی راهم باشیم ....

حاجی اینجا به خواهرا همش میگیم پر چادرتون رو حائل کنید تا بوی گناه

مشامتونو اذیت نکنه


ولی کو اخوی گوش شنوا...

حاجی برادرامونم اوضاعشون خرابه.......

همش می گیم برادر نگاهت برادر نگاهت ....

حاجی این ترکش های نگاه برادرا فقط قلبو میزنه 

کمک می خوایم حاجی .......

به بچه های اونجا بگو کمکــــــــــــــــــــــــــــــ برسونند


داری صدا رو.......

همت همت مجنون.......

  • رضا نودهی

اگر + با خدا باشی 

می تونی منهای همه زندگی کنی 

  • رضا نودهی

خداااااا "تنهاست"
گاهی...یادش کن!!!!!!!

  • رضا نودهی

همان امام غریبی که شانه اش خم بود
به روی شانه ی پیرش غم دو عالم بود
اگر تمام ملائک زگریه می مردند
به پای خانه ی آتش گرفته اش کم بود
*شهادت مظلومانه شیخ الائمه، امام جعفر صادق(ع) تسلیت*

  • رضا نودهی

شیعیان رهبر ما را کشتند
صادق آل عبا را کشتند
نور چشم علی و فاطمه را
وارث کربلا را کشتند

  • رضا نودهی

اسم : جعفر
لقبها : صادق- مصدق - محقق - کاشف الحقایق - فاضل - طاهر - قائم - منجی - صابر
کنیه : ابوعبدالله - ابواسماعیل - ابوموسی
نام پدر : حضرت امام محمد باقر ( علیه السلام )
نام مادر : فاطمه ( ام فروه ) دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر
زمان تولد : هفدهم ربیع الاول سال 83 هجری
در روز جمعه یا دوشنبه ( بنا بر اختلاف ) در هنگام طلوع فجر مصادف با میلاد حضرت رسول . بعضی ولادت ایشان را روز سه شنبه هفتم رمضان و سال ولادت ایشان را نیز برخی سال 80 هجری ذکر کرده اند .
محل تولد : مدینه منوره
عمر شریفش : 65 سال
مدت امامت : 34 سال
زمان رحلت ( شهادت ) : 25 شوال سال 148 هجری درباره زمان شهادت نیز گروهی ماه شوال و دسته ای دیگر 25 رجب را بیان کردند .
قاتل : منصور دوانیقی بوسیله زهر
محل دفن : قبرستان بقیع
زنان معروف حضرت : حمیده دختر صاعد مغربی ، فاطمه دختر حسین بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب( علیهم السلام )
فرزندان پسر : موسی ( علیه السلام ) - اسماعیل - عبدالله - افطح - اسحاق - محمد - عباس - علی
فرزندان دختر : ام فروه - فاطمه - اسما که اسماعیل ، عبدالله وام فروه مادرشان فاطمه دختر حسین بن علی بن حسین ( علیهما السلام )( نوه امام سجاد ) است . وامام موسی کاظم (علیه السلام) ، اسحاق و محمد که مادرشان حمیده خاتون می باشد . وعباس ، علی ، اسماء و فاطمه که هر یک از مادری به دنیا آمده اند .
نقش روی انگشتر حضرت : ما شاء الله لا قوة إلا بالله ، أستغفرالله .
اصحاب معروف امام صادق (علیه السلام) : ابان بن تغلب - اسحاق بن عمار- برید - صفوان بن مهران - ابوحمزه ثمالی – حریر بن عبدالله سجستانی زراره بن اعین شیبانی - عبدالله بن ابی یعفور-عمران بن عبدالله اشعری قمی .
روز زیارت ایشان : روزهای سه شنبه می باشد .
رخسار حضرت : بیشتر شمایل آن حضرت مثل پدرشان امام باقر (علیه السلام) بود . جز آنکه کمی لاغرتر و بلند تر بودند .
مردی میانه بالا ، سفید روی ، پیچیده موی و پیوسته صورتشان چون آفتاب می درخشید . در جوانی موهای سرشان سیاه و در پیری سفیدی موی سرشان بر وقار و هیبتشان افزوده بود . بینی اش کشیده و وسط آن اندکی برآمده بود وبر گونه راستش خال سیاه رنگی داشت .
ریش مبارک آن جناب نه زیاد پرپشت و نه زیاد کم پشت بود . دندانهایش درشت و سفید بود ومیان دو دندان
پیشین آن گرامی فاصله وجود داشت . بسیار لبخند می زد و چون نام پیامبر برده می شد رنگ از رخسارش تغییر می کرد .

  • رضا نودهی

ربطی به جمعه ندارد، تو نباشی دنیا تعطیل است... اللهم عجل لولیک الفرج

  • رضا نودهی

ساعات عمرمن همگی غرق غم گذشت

         دست مرا بگیرکه آب ازسرم گذشت

 تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم

         یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت

 مولا، شمار درد دلم، بی نهایت است

          تعداد درد من به خدا از رقم گذشت


  • رضا نودهی
'عباس' خودش را به 'حسین' باخت
'' ابالفـضلـی'' بودن یعنی همین !
همه چی را در راه حسین،باختن.


  • رضا نودهی
خدایا
میخواهم روزی به جای تو
خودم را ببینم
ببینیم دیدنی هایی را که تو میبینی
و من نمیبینم...


  • رضا نودهی


مأمون روی تخت جابه جا شد. صدایش در امارت پیچید. لرزه بر تن همه افتاد. بر گردانیدش، گفتم برگردانیدش. این را گفت و زیر لب ناسزا گفت. خبر آوردند امام

رضا (ع) پا برهنه آمده و همه مانند او به دنبالش راهی شدند و مدام الله اکبر، همه فضا را آکنده بود و جمعیت بیشتر و بیشتر می‌ شد. آخر امام گفته بود من به شیوه خودم نماز عید فطر را اقامه می‌ کنم مثل محمد (ص) مثل علی (ع).‏ مأمون حالا برایش روشن شده بود سنت محمد و علی یعنی همین.

‏بحار الانوار، جلد 49، صفحه 135 ‏

  • رضا نودهی

بعد از 16 سال جنازه اش را آوردند.

خودم توی گلزار شهدای قم دفنش کردم. عملیات کربلای 4 با بدن مجروح اسیر شد. برده بودنش بیمارستان بغداد. همونجا شهید شده بود، با لب تشنه.

بعد از این همه سال هنوز سالم بود. سر، صورت و محاسن از همه جا تازه تر.

یاد شبهای جبهه گردان تخریب افتادم.

  • رضا نودهی


قبل اذان صبح بود. با حالت عجیبی از خواب پرید.

 گفت:

«حاجی خواب دیدم. قاصد امام حسین  علیه السلام  بود. بهم گفت: آقا سلام رساندند و فرمودند:«به زودی به دیدارت خواهم آمد» یه نامه از طرف آقا به من داد که توش نوشته بود:« چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی؟»

همینجور که داشت حرف میزد گریه می کرد. صورتش شده بود خیس اشک. دیگه تو حال خودش نبود.

چند شب بعد شهید شد.

امام حسین  علیه السلام  به عهدش وفا کرد...

راوی: حاج علی سیفی، همرزم شهید

  • رضا نودهی


15 روز بود که بیهوش افتاده بود روی تخت.

گفتند به هوش اومده خودتون رو برسونید.

 با پدرش رفتیم بیمارستان. انگار داشت اشاره می کرد. تشنه بود.

 آب که به لبش رسید حالش عوض شد. شاید یاد تشنگی امام حسین  علیه السلام  افتاده بود.

شروع کرد به یا حسین  علیه السلام  گفتن.

 بعد از 15 روز بیهوشی این اولین کلمه ای بود که به زبون آورد. هنوز داشت یا حسین  علیه السلام  می گفت که شهید شد...

راوی: مادر شهید حسین علی پور اسحاق

 

  • رضا نودهی


هر هفته توی خونه روضه داشتیم. وقتی آقا شروع می کرد به خوندن ، تا اسم امام حسین می اومد حاجی رو می دیدی که اشکش جاری شده. حال عجیبی می شد با روضه امام حسین  علیه السلام . انگار توی عالم دیگه ای سیر می کرد.

یه بار وسط روضه، مصطفی رفته بود بشینه رو پاش؛ متوجه بچه نشده بود، انگار ندیده بودش.

گریه کنون اومد پیش من. گفت:

«بابا منو دوست نداره. هر چی گفتم جوابم رو نداد.»

روضه که تموم شد، گفتم:« حاجی، مصطفی این طوری می گه.»

با تعجب گفت:« خدا شاهده نه من کسی رو دیدم نه صدایی شنیدم.»

از بس محو روضه بود....

راوی: همسر شهید

  • رضا نودهی

پیرمرد داشت وضو می گرفت. صدای دو پسر بچه را شنید. بحث می کردند که وضوی کدامشان درست است.پیرمرد توجهی نکرد. آمدند پیش او. گفتند : "ما وضو می گیریم؛ شما ببینید وضوی کداممان درست است." وضو گرفتند. صحیح و کامل. پیرمرد خنده اش گرفت. گفت : " وضوی هر دوتان حرف ندارد. این منم که با این و سن و سال اشتباهی وضو می گیرم."

نقشه حسن و حسین گرفته بود.

  • رضا نودهی

کسی حق نداشت اسم علی را بیاورد، مگر برای طعن و لعن و فحاشی. دستور معاویه بود. حسین باید اسم پدر را زنده نگه می داشت. اسم پسرهایش گذاشت علی. علی اکبر، علی اصغر، علی اوسط.

  • رضا نودهی
پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!!
پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو؟
پسر میگه : من..!!
... ... ...
پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو؟؟!!
پسر میگه : بازم من شیرم...
پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو!!؟؟
پسر میگه : بابا تو شیری...!!
پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا...
  • رضا نودهی

بعضى از علماى تفسیر مى‏گویند: چون یعقوب به مصر آمد و از عفو یوسف نسبت به برادران آگاه شد،

شب به نماز برخاست و بعد از تهجد رو به قبله ایستاد و یوسف را در پشت سر خود و برادران را پشت سر یوسف قرار داد و دعا کرد و آنان آمین گفتند و خداوند، دعاى آنان را مستجاب کرد.

 منبع : عرفان 

  • رضا نودهی

امیرالمؤمنین علیه السلام درباره مردمى که از تربیت الهى دورند و همتى جز شکم و شهوت ندارند و از هر راهى که قدرتشان اقتضا مى‏کند، پیدا مى‏کنند و مى‏خورند مى‏فرماید:

قیمت اینان با آنچه از شکمشان مى‏ریزد، مساوى است!! 

  • رضا نودهی

على علیه السلام در بصره براى عیادت علاء بن زیاد آمد، چون خانه وسیع او را دید، فرمود:

چنین خانه وسیعى را در دنیا براى چه مى‏خواهى؟ تو در آخرت به خانه وسیع محتاج‏ترى.

آرى، اگر به وسیله این خانه وسعت خانه آخرت بخواهى، در آن از مهمان پذیرایى کن و صله رحم بجاى آر و حقوق شرعیه را از آن آشکار کن، چون چنین عمل کنى به خانه وسیع آخرت رسیده‏اى‏ .

منبع : وب سایت عرفان 

  • رضا نودهی

از عبد اللَّه بن زراره، وى مى‏گوید:

از حضرت ابو عبد اللَّه علیه السّلام شنیدم که مى‏فرمودند:

در روز قیامت براى زوّار حسین بن على علیهما السّلام بر سایر مردم فضیلت و برترى مى‏باشد.

عرض کردم: فضیلتشان چیست؟

حضرت فرمودند:

پیش از دیگران و چهل سال قبل از آنها به بهشت داخل مى‏شوند در حالى که مردم در حساب و موقف مى‏باشند.

کامل الزیارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 450


  • رضا نودهی